قانونهای یادگیری زبان
قانون اول: همیشه جملات و پاراگرافهای کوتاه را مطالعه و مرور کنید: حفظلغت به تنهایی کافی نیست. بله بایستی شما بتوانید جایگاه لغتدر جمله را به شکل صحیح تشخیص دهید و کاربرد آن یاد بگیرید.به این منظور بایستی همیشه جملات و پاراگرافهای کوتاه رامطالعه کنید. تهیه فهرستی از واژگان و لغات و مرور روزانه آنها دریادگیری زبان هیچ نقشی ندارد و اشتباه بزرگی است که صرفابخواهید لغات و کلمات را از حفظ کنید. بلکه باید این لغات و کلماترا در جملات و پاراگرافها مدام ببینید و بخوانید. هر گاه لغت جدیدیرا مشاهده کردید، سعی کنید آن را در قالب جمله قرار دهید وجملاتی را که آن لغت در آن قرار دارند را کشف کنید ( یک روشمفید: برای این منظور می توانید آن لغت را گوگل جستجونمایید و متنهایی را که به کار رفته را چند بار مطالعه کنید)
قانون دوم: هرگز قواعد گرامری را مطالعه نکنید!: ممکن است که از اینقانون تعجب کنید اما بدانید که این قانون، یکی از مهمترین قوانینیادگیری زبان است. به بسیاری از زبان آموزان و دانشجویان، گفتهشده که برای یادگیری زبان بایستی قواعد دستوری و گرامری رابه خوبی مطالعه کنند در صورتی که این روش غلط و اشتباهیبرای یادگیری زبان است و بسیاری از این افراد، سالها به مطالعهزبان پرداخته اند و چیز زیادی نیاموخته اند و به سختی می توانندبه انگلیسی صحبت کنند. مسئله اصلی این است که زمانی کهشما یک کتاب حاوی دستورهای مختلف گرامری را به دقتمطالعه می کنید و بعد میخواهید به انگلیسی نیز صحبت کنید،دائما این دستورهای گرامری در ذهن شما نویز ایجاد می کنند واجازه نمیدهند که ذهنتان به راحتی کلمات و جملات را بر زبانشما جاری گرداند و نتیجه این کار این می شود که به جای تمرکزبر مکالمه و تلفظ و گفتگو، دائما به دستورات گرامری فکر میکنید. به یاد داشته باشید کسانی که به زبان مادری صحبت میکنند، از همان ابتدا به راحتی به آن زبان صحبت می کنند و اصلانیازی به گرامر ندارند و مطالعه گرامر، در مراحل بعدی دبیرستان وصرفا برای بهبود شیوه نگارش انجام میشود. قواعد گرامری بهشکل ناخودآگاه و از طریق مکالمه و گفتگوی دو طرفه و از طریقشنیدن بایستی در ذهن شما قرار بگیرد و شما نیز آنها را از طریقگفتگو و مکالمه تمرین کنید.
قانون سوم: خوب بشنوید: همانگونه که در قانون دوم گفتیم، مطالعهقواعد گرامری برای یادگیری زبان شیوه غلطی است. فراموشنکنید کودکان از همان هنگامی که زبان به صحبت می گشایند تازمانی که به مدرسه می روند به خوبی می توانند حرف بزنند، بیآنکه نیازی به مطالعه قواعد گرامری داشته باشند. قانون سوم بهشما میگوید که برای یادگیری زبان، می بایست شنیداری خود راتقویت کنید و بر این اساس می بایست خوب بشنوید و تا میتوانید بشنوید. خوب شنیدن، روشی است که کودکان از والدینخود می آموزند. آنها با استفاده از شنیداری زبان خود را تقویتمی کنند. پس شما نیز با استفاده از شنیداری و گوش خود، زبانخود را تقویت کنید.
قانون چهارم: عمیقا یاد بگیرید: این قانون بسیار بسیار مهم است.عمیقا یادبگیرید. تصور کنید شما سه کلمه آب، دریا و اقیانوس رامی شنوید. ذهنتان به طور ناخودآگاه این سه کلمه را درسریعترین زمان ممکن از یکدیگر تفکیک می کند. یادگیری عمیقانگلیسی نیز به شما کمک میکند که در مواجه به کلمات و هنگامخواندن جملات و عبارات، در سریع ترین زمان ممکن و همزمانمعانی و کاربردهای آنها را در ذهنتان و به شکل خودکار تفکیککنید. یادگیری عمیق، کلید اصلی برای یادگیری مکالمه و صحبتکردن است. یعنی مکالمه ای که در لحظه اتفاق بیفتد و نیازی بهمکثهای طولانی مدت نداشته باشد و به اصطلاح “مکالمه بدوننیاز با فکر کردن، ترجمه کردن، بدون نیاز به فکر کردن به قواعدگرامری”، شما فقط صحبت میکنید و به آسانی هم صحبت میکنید. بدون هیچ زحمتی. زمانی که شما به زبان مادری خودتانصحبت میکنید، نیازی به سعی کردن و تلاش کردن و فکر کردن بهقواعد گرامری ندارید. یادگیری عمیق یک زبان نیز به شما کمکمیکند تا به راحتی به آن زبان حرف بزنید. مطالعه سریع کتابهایمختلف و واژگان و عبارات، شیوه صحیحی برای یادگیری عمیقنیست زیرا همانطور که سریع می خوانید، سریع از حافظه شماپاک می شوند. یکی از اشکالات یادگیری در مدرسه و دبیرستان ودانشگاه نیز این است که شما مجبور هستید سریع فصول کتابهارا مرور کنید و به خوبی نمی توانید آنها را یاد بگیرید. ممکن استدر زمان امتحان و آزمون، نمره خوبی نیز بگیرید اما بعد از مدتیمی بینید که نمی توانید به خوبی حرف بزنید. کلید یادگیریعمیق تکرار و تکرار و تکرار است. تعدادی از لغات در یکپاراگراف، همان لغات در پاراگرافهای جداگانه، همان پاراگرافها درمتون مختلف، همان پاراگرافها به شکل فایل صوتی، همان لغات بهشکل گفتگو و مکالمه و این کلید یادگیری عمیق است. یادگیرییک درس به شکلهای مختلف و متفاوت. تکرار یک مفهوم،اصطلاح، ضرب المثل، جمله، عبارت و پاراگراف به شکلهای مختلف(متن، صوتی، فیلم، تصویری) به شما کمک میکند که عمیقا آن رایادبگیرید و این تکرار گاه بایستی به 30 بار برسد اما به شکلهایمختلف و نه به یک شکل خاص و خسته کننده!.
قانون پنجم:بهره گیری از نکات داستانهای کوتاه: در مورد قانون دوم گفتهشد که قواعد دستوری و گرامری را مطالعه نکنید. خب سوال ایناست که پس چطوری قواعد گرامری و دستوری را یادبگیریم. یکشیوه برای این کار استفاده از داستانهای کوتاه و توجه به نکاتگرامری آنهاست. البته بایستی این نکات را موقع شنیدن چند بارهیک داستان کوتاه فرا بگیرید و توجهی به قواعد گرامری آن نکنید.یک روش این است که شما یک داستان کوتاه را در قالبهای زمانیو چندم شخص مختلف (روایت اول شخص، روایت سوم شخص،روایت قصه گویانه) مطالعه و گوش دهید. مطالعه و گوش دادنداستانهای کوتاه حاوی نکات گرامری، ذهن شما را با تغییراتگرامری صحیح ومرتبط با زمانهای مختلف آشنا می کند و به اینتریب، شما گرامر را به راحتی می آموزید و این کار بدون مطالعهمستقیم نکات گرامری صورت می گیرد و به شکل ناخودآگاه واردضمیر شما می شود.
قانون ششم: از منابع صحیح برای یادگیری استفاده کنید: منظور از منابعصحیح چیست؟ منظور منابعی است که شباهت زیادی به منابعافراد بومی یک زبان داشته باشد. برای مثال، اگر علاقه زیادی بهخواندن دارید، به هیچ وجه منابع درسی را مطالعه نکنید. بلکهداستانهای کوتاه، رمانها، و کتابهایی را استفاده کنید که موردعلاقه شماست. یا در مورد شنیدن، فرق زیادی است در اینکهشما یک مکالمه درسی را گوش بدهید تا مکالمه ای که در فضایواقعی اتفاق افتاده است. اگر میخواهید زبان و شنیداری زبان راخوب فرا بگیرید، سعی کنید مکالمه هایی را گوش بدهید کهواقعی هستند. زیرا در این مکالمه ها، لهجه ها، حالات رفتاری،حرکات دست و صورت و کلیه رفتار به شکل واقعی بروز می کنند.بهترین منبع برای یادگیری و تقویت شنیداری، استفاده ازپادکستها هست.( پادکستهای فراوانی در موضوعات مختلف دراینترنت منتشر می شوند که شما می توانید مقاله مربوط بهپادکستها را اینجا ببینید و با روشهای یافتن و استفاده از اینپادکستها آشنا شوید). نمونه دیگر، مشاهده فیلمهای سینماییزبان اصلی است که برای تقویت و درک بهتر مکالمات و گفتگوهابسیار مفید هستند. مورد دیگر، استفاده از کتابهای صوتی است.کتابهای صوتی منبع خوبی برای یادگیری و تقویت شنیداریمحسوب می شوند (فهرستی از کتابهای صوتی قابل دانلودبزودی در این وبلاگ و کلوب فرهیختگان منتشر خواهند شد).کتابهای صوتی یعنی کتابهایی که توسط یک شخص روخوانیشده اند و به صورت فایل صوتی نسخه ای از آن استخراج شدهاست. نیازی به مطالعه کتاب نیست و شما فقط گوش بدهید و باشنیدن سعی کنید جملات و پاراگرافها و عبارات و نکات گرامری رایاد بگیرید. برای شروع می توانید از کتابهای صوتی مخصوصکودکان آغاز کنید یا از کتابهای صوتی سطح بندی شده استفادهنمایید. یکی از بهترین نمونه های منابع شنیداری، اخبارهای روزانهرادیوها هستند .
تماشای سریالهای تلویزیونی نیز بهترین و قوی ترین ابزار مکملمحسوب میشود. اینها منابع واقعی و صحیح برای یادگیری زبانهستند.
قانون هفتم: از روش “بشنو و جواب بده” استفاده کنید: این قانون یکی ازمهترین و اصولی ترین قوانین یادگیری زبان است و با عمل به آن،گرامر، مکالمه، شنیداری، واژگان و جمله سازی شما نیز بهبودپیدا می کند و تقویت می شود. “بشنو و جواب بده”، این روش درقالب داستانکهای کوتاه، کمک بزرگی به تقویت یادگیری زبان میکند. در این روش، شما به یک داستان کوتاه گوش میدهید وسپس به سوالاتی که از شما به شکل شنیداری پرسیده میشودبه شکل شنیداری پاسخ می دهید. این شیوه، فراتر ازشیوه گوشدادن صرف و شنیدن مکالمه های دو نفر است بلکه ذهن شما رابرای یادگیری به چالش می کشد. سوال و جواب و دوباره سوال وجواب و دوباره سوال و جواب و این باعث میشود که ذهن شما نیزدرگیر مکالمه شود و سعی کند که نکات شنیداری، لغوی، گرامریو جمله سازی و اصطلاحات یک مکالمه و متن را به شکلشنیداری فرا بگیرد.
ترجمه تخصصی متون ومقالات انگلیسی
محققان دانشگاه یونیورستی کالج لندن با انتشار تحقیقات خود در نشریه نیچر توان مغزی 105
نفر را که 80 نفر آنان دو زبانه بوده اند مطالعه کردند.
پژوهشگران در این تحقیق دریافتند که آموختن سایر زبانها ماده خاکستری مغز را که مسئول پردازش
اطلاعات است افزایش می دهد.درست همان گونه که ورزش عضلات را تقویت می کند.
این گروه از محققان همچنین می گویند ماده خاکستری مغز افرادی که زبان دوم را در سنین پایینتر
می اموزند احتمالآ از کسانی که آنرا دیرتر فرا می گیرند بهتر رشد می کند.
موقع مطالعه زبان انگلیسی چگونه مطلب را بهتر به ذهن بسپاریم؟
1-هدف خود را بشناسید.
افراد باید برای مطالبی که میخوانند هدف داشته باشند و هنگام خواندن این هدف را مد نظر قرار دهند. اگر هدف مطالعه در ذهن فرد وجود داشته باشد باعث میشود تا خواننده بتواند به بخش های مناسب تر متن متمرکز شود و آن قسمت را تکرار کند. این کار همچنین از اتلاف وقت و تلاش اضافی جلوگیری میکند.
2- ابتدا یک مرور کلی انجام دهید.
برای مطالعه برخی مطالب شاید فقط یک مرور کافی باشد. یک مرور مناسب شامل توجه کردن به عنوان ها، نمودارها، جدول ها و پاراگراف های اصلی میشود. با توجه به هدف مورد نظر، باید سرعت خواندن را پایین آورده و فقط بخش هایی را که پاسخ گوی هدفتان هستند به دقت مطالعه کنید. در مورد مزایای مرور اولیه میتوان به این موارد اشاره کرد :
– حافظه را آماده میکند و سبب میشود وقتی برای بار دوم مطلب را میخوانید آن را راحت تر به یاد بیاورید.
– به فکرتان جهت میدهد و به شما کمک میکند تا بخش های مهم مطلب را پیدا کنید.
-3 متن را با اصول درست مطالعه کنید.
برای آنکه مطلبی به طور دقیق خوانده شود، باشد چشم ها را به صورت منظم و کنترول شده حرکت داد. هنگام مرور سریع، چشم ها با نظم خاصی حرکت نمی کنند. وقتی قصد دارید مطلبی را به دقت مطالعه کنید و بخش های زیادی از متن را یاد بگیرید چشم های شما باید با حرکتی از راست به چپ بر روی نقاط تثبیت، توقف کند. توقف ها نباید یک حرف یا حتی یک کلمه باشند بلکه هر توقف باید چند کلمه را شامل شود.
4 -از های لایت کردن و یادداشت برداری غافل نشوید.
چند نقطه ی مهم در متن را به عنوان مبنایی برای یاد آوری های لایت کنید. اگر بخش مناسبی برای ها لایت وجود نداشت میتوانید در حاشیه ی متن از کلمات کلیدی مناسب استفاده کنید.
تقریباً تمام دانش آموزان قسمت های مهم متن را های لایت میکنند اما بسیاری از آنها بخش های زیاد یا نادرستی را های لایت میکنند. آنها به قدری سرگرم علامت گذاری کتاب خود میشوند که اصلاً به آنچه می خوانند توجه کافی نمیکنند. یک راه بهتر برای علامت گذاری، مشخص کردن فقط چند کلمه ی کلیدی در هر صفحه است. اگر صفحات زیادی از یک کتاب نیاز به های لایت ندارد چسباندن برگه روی صفحه های های لایت دار تا حد زیادی به فرایند مطالعه ی کتاب سرعت می بخشد.
امروزه به دلیل گستردگی زبان انگلیسی در اکثر امور، نه تنها در کشورهایی که انگلیسی زبان رسمی آنهاست، بلکه در دیگر کشورها نیز انگلیسی، زبان بخش عظیمی از مردم بومی است. لذا جهت برقراری ارتباط با مردم سراسر جهان، دسترسی به اطلاعات، پیشرفت های شغلی و … نیازمند زبانی واحد و آسان هستیم.
در طی این سال ها به جهت سرعت گسترش فرهنگ، سبک زندگی و توسعه اقتصادی و قدرت نظامی بریتانیا، زبان انگلیسی به دلیل محبوبیت و سهولت استفاده، به عنوان زبان بین المللی برگزیده شده است. بنابراین به جای یادگیری چندین زبان، همه مردم با یادگیری یک زبان واحد، قادر شدند فاصله هایی را که به جهت تنوع زبان های مورد استفاده در کشورهای گوناگون ایجاد شده بود، بردارند.
در دنیای مدرن امروزی نیز برای استفاده راحت تر و بهتر از رایانه، اینترنت، شبکه های اجتماعی و تکنولوژی جدید نیاز به یادگیری زبان کاربردی آنها که عمدتاً انگلیسی می باشد، داریم.
انتخاب زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی دلایل بسیاری دارد. یکی از مهمترین دلایل بین المللی بودن زبان انگلیسی، قدرتمندی صنعت دریانوردی کشور انگلستان و رفت و آمد زیاد افراد انگلیسی زبان به سایر کشورهاست. پس از کشف قاره بزرگ آمریکا، ویرجینیا اولین مستعمره بریتانیا شد و انگلیسی زبان ها به سرعت فرهنگ، سبک زندگی و زبان خود را در کشورهای تحت سلطه گسترش دادند.
مستعمرات بریتانیا به سبب موقعیت اقتصادی و نظامی و گاهاً به اجبار زبان انگلیسی را به عنوان زبان رسمی خود برگزیدند. حتی بعد از اعلام استقلال این کشورها، زبان انگلیسی به علت سادگی دستور زبان و لغات همچنان به عنوان زبان رسمی مورد استفاده قرار گرفت.
امروزه کشورهایی که زبان انگلیسی در میان مردمانشان بیشترین کاربرد را دارد، و یا انگلیسی زبان رسمی کشورشان می باشد، کشورهای انگلیسی زبان می نامند. کشورهای انگلیسی زبان شامل کشورهای انگلستان، اسکاتلند، ایرلند شمالی و جنوبی، آمریکا، کانادا (به جز استان کبک که زبان رسمی آن فرانسوی است)، استرالیا و نیوزلند می باشند.
ترجمه تخصصی متون ومقالات انگلیسی
ترجمه از این جهت اهمیت دارد که هر کس جز با یک یا دو زبان غیر مادری آشنایی سطحی یا کاملی ندارند. اما متون علمی، ادبی، آموزشی یا حتی خصوصی الزاما همیشه به زبان مادری ما نیستند. اغلب به زبان هایی نگاشته می شوند که اشرافی بر آن نداریم، وانگهی حتی معلومات گسترده ما از یک زبان بیگانه هنوز به معنای آن نیست که این معلومات برای درک تمامی متون آن زبان کافی باشد. زیرا معیار خواندن و درک موثر نیز وجود دارد و شرط است. آدمی متون زبان مادری خود را سریع تر، بهتر و عمیق تر از متون زبان بیگانه درک می کند. آنچه مبحث ترجمه را پر رنگتر می سازد، نیاز به ترجمه متون فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی در انجام پروژه های علمی و پژوهشی می باشد.
در عصر ما که بر افتادن مرز میان ملت ها یکی از شاخص های آن است، نیاز به ترجمه ابعادی هر دم گسترده می یابد.
بیشتر انسان ها افزون بر یک میلیارد به زبان چینی حرف می زنند. انگلیسی با بیش از سیصد و سی میلیون سخنور، دومین و اسپانیایی سومین زبان جهان است.در مراحل بعد روسی، عربی و آلمانی می آید.
طبیعی است که پایه و مقام زبان ها را شمار سخنوران آن تعیین نمی کند. اهمیت زبان وابسته به عناصر دیگری است، همچون موقعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و علمی کشوری که زبان مربوط در آن رواج دارد
در زمینه تولید کتاب آمریکا، روسیه، آلمان، ژاپن و انگلستان به ترتیب نخستین مقام ها را دارند. ترجمه در روسیه بیش از هر کشور دیگر انجام می گیرد. مقام دوم در این زمینه از آن آلمان است، اسپانیا و فرانسه در مقام سوم و چهارم قرار می گیرند. نیز یاد آور می شویم که بیشترین ترجمه ها از زبان انگلیسی، سپس از روسی انجام می گیرند.
پاسخ این پرسش که کدام نویسندگان جهان بیش از دیگران ترجمه شده اند، از این قرار است: والت دیسنی از آمریکا، آگاتا کریستی از انگلستان، برادران گریم از آلمان. دیگر نویسندگان آلمانی که از راه ترجمه نزد ملت ها بیشترین خواننده را داشته اند عبارتند از هرمان هسه، برتولت برشت، یوهان ولفگانگ فون گوته و توماس مان.
ترجمه روندی چند بعدی از دریافت و تفسیر و تعبیر است که ما را از متنی در زبان مبدا به متنی تا حد امکان برابر آن در زبان مقصد می رساند. شرط این کار درک معنای واژه ها، محتوا و سبک متنی است که مترجم پیش رو دارد. ما وقتی می توانیم ترجمه کنیم که فهمیده باشیم و برای فهمیدن، میزان معینی از هوش لازم است. اما شمارگر الکترونی هوش ندارد و تنها هنگامی عمل می کند که برنامه نویس قبلا تمامی داده ها را به شکلی فراخور سیستم کارکرد آن را در اختیارش بگذارد. و نکته این است که زبان های طبیعی یک سیستم بسته نیستند، تا از پیش و در تمامی موارد ممکن و احتمالی برنامه نویسی شوند، بلکه نظامی باز دارند. از این رو ماشین نمی تواند از تمام مسائل و موارد بیان که از سرشاری قدرت کلام و تنوع آن سرچشمه می گیرد، تحلیلی روشن انجام دهد و بر اساس تجربه و خرد آن ها را بسنجد.
در سرزمینی که امروزه بریتانیا نامیده میشود از صدها سال قبل تا حدود سال 55 قبل از میلاد مسیح، اقوام کِلت زندگی میکردند. این اقوام نیاکان ملل ایرلندی، اسکاتلندی و ولزی امروزی هستند. در حدود سال 55 قبل از میلاد بود که سپاهیان رومی به سرکردگی ژولیس سزار به این سرزمین یورش بردند و آنجا را تسخیر کردند. رومیها که تا حدود سالهای چهارصد بعد از میلاد در بریتانیا حضور داشته و بر این سرزمین حکومت کردند، نتوانستند زبان لاتین را در بریتانیا رونق دهند. اگرچه بسیاری کلمات با ریشه لاتین از این دوره در زبان انگلیسی امروزی باقیمانده است. مثلا نام بسیاری از شهرهای بریتانیا و حتی آمریکا حاوی عبارت caster یا chester است، مانند Manchester، ِDorchester و Lancaster . این عبارت از ریشه لاتین castra به معنی محل سکونت است.
امپراطوری روم در حدود سالهای 400 میلادی تضعیف و به دو پاره شرقی و غربی تقسیم گردید. بخش غربی به سرعت رو به اضمحلال رفت و به دنبال خروج آنها، اقوام ژرمن تباری به نامهای آنگل، ساکسون و جوت به سرزمینهای بریتانیا مهاجرت کردند و در نژاد کلتی قدیم ادغام شدند و یا آنها را به سرزمینها شمالیتر کوچ دادند. آنگلها که بزرگترین طایفه را تشکیل میدادند جزیره را ْآنگلند یعنی سرزمین آنگلها نامیدند و زبانی که با آن صحبت میکردند نیز به تدریج انگلیش یا به زبان ما انگلیسی نامیده شد.
زبان انگلیسی از این پس مدام دچار تغییر و تحول بود. اول از همه با زبان کلتی قدیم اشتراکاتی پیدا کرد و بعد از آن هرگاه انگلستان دستخوش تاخت و تاز مهاجمین میگردید، زبانش نیز از این حملات مصون نمیماند. در ابتدا اقوام اسکاندیناوی و پس از آنها مردمی از شمال فرانسه به این کشور حمله کردند و هر کدام دهههای متوالی بر انگلستان حکومت نمودند. به تبع آن بود که انگلیسی در ابتدا با زبانهای اسکاندیناوی و بعد از آن زبان فرانسوی آمیختگیهایی پیدا کرد. اما با وجود این تحولات استقلال انگلیسی همواره حفظ شد و با جذب و افزودن بر دایره لغات از زبانهای دیگر امروزه به مفصلترین زبان دنیا تبدیل شده است که تعداد لغات آن فراتر از 500 هزار کلمه است. سیر تحول زبان انگلیسی را اجمالا میتوان در سه دوره انگلیسی کهن، انگلیسی میانه و انگلیسی امروزی طبقه بندی کرد.
انگلیسی کهن (1100-450 میلادی)
این زبان که نام دیگر آن زبان آنگلو-ساکسون بوده، میان اقوام مهاجر ژرمن فوقالذکر رواج داشته است. از خانواده زبانهای هندو-اروپایی بوده و همخانواده زبانهای آلمانی، هلندی و اسکاندیناوی است. مهمترین دستنوشتهای که از آن روزگار و به زبان انگلیسی کهن بهجا مانده، حماسه بیووولف است. این حماسه دلاوریهای پادشاهی دانمارکی و مبارزاتش علیه اژدها و دیوان را شرح میدهد. متن بیووولف اما برای خواننده امروزی خوانا نیست و تفاوتهای بسیار زیادی با انگلیسی امروزی دارد. انگلیسی کهن طی سالیان دچار دو تغییر و تحول مهم گردید:
نخست اینکه، با رواج دین مسیحیت در انگلستان از سال 500 میلادی به بعد، بار دیگر کلمات لاتین اینبار، از کتاب مقدس وارد زبان انگلیسی کهن گردید. از جمله کلمات متداولی چون dish، candle، master و monk که اتفاق در ارتباط با کلیسا هستند، ریشه لاتینی دارند. در مرحله دوم، حمله و سیطره اقوام اسکاندیناوی رخ داد و در طول سالهای 800 تا 900 میلادی، کلماتی چون skin، skirt و sky از شمال اروپا وارد جزیره انگلستان گردید. جالب است که بدانیم ضمایر they و she نیز ریشه اسکاندیناوی دارند و این ضمایر در انگلیسی کهن hie و heo نامداشتند.
انگلیسی میانه (1500-1100 میلادی)
سرداران انگلو-ساکسون در سال 1066 به پایان راه خود رسیدند. آخرین پادشاه آنها در نبرد هستینگز از ویلیام فاتح که رهبر اقوام نورماندی از شمال فرانسه بود، شکست خورد. ویلیام و جانشینان او 300 سال بر انگلستان حکومت کردند و در این مدت زبان رسمی و حکومتی را به فرانسه تغییر داده بودند. این زبان که آنگلو-نورمن نامیده میشد نتوانست در بین مردم انگلستان راهی پیدا کند. اما به هرحال کلمات نسبتا زیادی از فرانسه به زبان انگلیسی راه پیدا کرد. نفوذ این کلمات بهخصوص در حوزههای قوانین و حکمرانی پررنگتر بود. کلماتی چون prison، castle، prince، court، army، soldier ریشه فرانسوی دارند و در حوزه های هنر و علم نیز کلماتی چون romance، tragedy، surgery و anatomy به فرهنگ لغت انگلیسی اضافه گردید.
دوره سلطه پادشاهان نرماندی تا حدود 1204 میلادی ادامه داشت ولی با استقلال انگلستان از نرماندی زبان فرانسوی بهتدریج از این کشور محو گردید و در حدود سالهای 1300 از زبان فرانسوی دیگر بهجای نمانده بود. انگلیسی میانه کمکم به انگلیسی امروزی نزدیکتر میگردید. انگلیسی میانه حروف صدا دار متفاوت، نحوه صرف افعال پیچیدهتری از انگلیسی امروزی داشته است و در عوض ساختار جملات آن سادهتر بوده است. با وجود این تغییرات یک خواننده امروزی با کمی سختی و مراجعه به کتب مرجع میتواند منظومه بلند جفری چاسر به نام حکایات کانتربری را که در حدود 700 سال پیش نوشته شده، بخواند.
انگلیسی امروزی (1500میلادی تاکنون)
ورود ماشین چاپ از ایتالیا به انگلستان سرآغاز دوره امروزی زبان است. این اختراع موجب رشد ادبیات نوشتاری در انگلستان گردید و از 1700 میلادی کتابهای دستور زبان و فرهنگهای لغت به چاپ رسیدند تا ساختار زبان بهتدریج استاندارد و یکسان گردد. بریتانیا که تا کنون همیشه مستعمره ملل دیگر بود، کمکم به کشوری استعمارگر تبدیل شد. زبان انگلیسی در آمریکا رواج داده شد و با فرهنگ سرخپوستان و دیگر اقوام مهاجر نظیر بردگان آفریقا ترکیب شد. مثلا برای حیوانات ناشناخته آمریکای شمالی از کلمات سرخپوستی Moose، Skunk و Woodchuck استفاده گردید. انگلیسی آمریکایی در طول سالیان تبدیل به لهجهای متمایز، با تغییرات نسبتا زیاد شد. هر ملیت و قومیتی که در ممالک انگلیسی زبان سکونت کردند، تعدادی از کلمات خود را وارد زبان انگلیسی کردند. کلمات rodeo از اسپانیا، kindergarten از آلمان، pizza از ایتالیا و jazz از قبیله ناشناختهای از آفریقا به انگلیسی داخل شدهاند.
ترجمه تخصصی متون ومقالات انگلیسی
انسانها از آغاز تا حال حاضر برای برقراری ارتباط با یکدیگر از ابزارهای متفاوتی بهره برده اند. در بین این ابزار، زبان تنها ساختاریاست که می توان از بوسیله آن پیچیده ترین مفاهیم را به شکلی ساده و کامل منتقل کرد.نکته مهم این است که مردم در دنیا با زبان های مختلفی با هم تکلم می کنند و ممکن است این امر ارتباط بین جوامع را با مشکل مواجه کند. لذا وجود زبان مشترکی در همه دنیا برای برقراری ارتباط میان کشورها و جوامع ضروری است. در قرن گذشته و جاری زبان انگلیسی برایاین منظور بسیار مورد توجه بوده است . بنابراین یادگیری زبان انگلیسی بسیار مهم و مورد نیاز همه می باشد و از طرفی با گسترش ارتباطات این امر مهم تر جلوه می کند.زبان انگلیسی از زبانهای هندواروپایی از شاخه ژرمنی می باشد. قریب نیمی از لغات و دستور زبان انگلیسی از ریشه ژرمنی است. زبان انگلیسی باستان و زبان آلمانی باستان بسیار به هم شباهت داشته اند. دلیل آم مهاجرت اقوام ژرمنی از آلمان به بریتانیا می باشد و به نوعی زبان آلمانی را می توان مادر زبان انگلیسی دانست.
زبان انگلیسی زبان مادری مردم در کشورهای انگلستان،ایالات متحده آمریکا، کانادا، استرالیا، ایرلند، نیوزلند، آفریقای جنوبی، غنا و بسیاری کشورهای دیگر است. انگلیسی امروزه از نظر تعداد گوینده، پس از زبان های چینی و اسپانیایی، سومین زبان جهان است. 380 میلیون نفر زبان مادریشان انگلیسی است. انگلیسی در بسیاری از کشورها زبان میانجی است و مهمترین زبان دنیا در زمینههای سیاسی، اقتصادی، نظامی، صنعتی، فرهنگی و علمی در روابط بینالملل به شمار میآید.
یادگیری زبان انگلیسی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. زبان انگلیسی، زبان علم است و آموزش رشتههای مختلف در سطوح عالی و تولید علم به زبان انگلیسی صورت می گیرد. با پیشرفت روند جهانی سازی ارتباطات بین المللی، تجارت جهانی و آموزش علوم جدید به زبان انگلیسی انجام می شود و عدم آشنایی با این زبان معادل عدم حیات در دنیای مدرن است. انگلیسی زبان رسمی اخبار و اطلاعات مبادلهشدهی جهان است. قریب به نیمی از روزنامههای منتشرشدهی در سر تاسر دنیا به انگلیسی است.تلهتکسهای دنیا ، حدود 80% اطلاعات کامپیوترها، بیش از 80% از صفحههای اصلی وب سایتها و حدود 70% ایمیلهای دنیا به انگلیسی می باشند. با تسلط به زبان انگلیسی میتوان در حین سفر به 45 کشور انگلیسی زبان بدون نیاز به راهنما یا مترجم از سفر لذت برد.مترجمهای آنلاین مثل گوگل ترنسلیت محدودیتهای زیادی دارند و متون و جملات در این ماشین ها تقریباً غیرطبیعی ترجمه میشوند. یادگیری انگلیسی تا حد زیادی نیاز به این مترجم ها را رفع می کند. زبان انگلیسی توسط سیاستمداران کشورهای مختلف به منظور برقراری ارتباط استفاده می شود. انگلیسی، زبـان اصلی سازمانهایی از قبیـل سازمـان ملل متـحد (UN)، نـاتـو (NATO) و… میباشد.
انگلیسی زبان علوم بویژه فناوری های تراز بالایی مانند علوم ژنتیک، پزشکی و کامپیوتر می باشد. حـدود 95% مقـالاتعلمی منتشر شده، به زبان انگلیسی است کـه تنها حدود 50% از آنها مربوط بـه کشورهای انگلیسیزبان میباشد. تقریباً همه کنفرانسها ، همایش ها و مسابقات های بینالمللی به زبان انگلیسی برگزار میشود. تحقیقات علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در دنیا و امکان دسترسی و بهره گیری از آنها از طریق زبان انگلیسی فراهم می شود. زبان انگلیسی زمینه تحصیل، تحقیق ، ارتباط و مکاتبه با دانشمندان در سایر کشورها را فراهم می کند. به نظر می رسد یادگیری زبان انگلیسی گام مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی می باشد.
عناوین یادداشتهای وبلاگ